کریسمس مبارک
باز سلام کریسمس همگی مبارک جاتون خالی دیشب رو خونه دایی شوهرم که زن و بچه هاش سوئدی هستند، بودیم، کلی خوش گذشت، بابا نوءل هم اومد و کلی کادو داد به ایلیان جونم و البته ما، ولی یلیان بالام همش خواب بود لبته از یه ور خوب شد. تازه تولد بابایی رو هم دیشب جشن گرفتیم، دست دایی و زن دایی درد نکنه کلی زحمت کشیده بودند. یه خبر خوب دیگه، یه خونه تونستیم پیدا کنیم، اجاره ای تا 1 سال فعلا که ایشالا بعدش میخواییم خونه بگیریم. از این 24 متری خلاص میشیم! خدا شکرت. ایلیان جونمم دو روزی هست سعی میکنم شیر خودمو بهش بدم یعنی از سینه هام، اولش کلی نق نق میکنه ولی بعد یه ذره متوجه میشه که مجبوره بخوره باباش البته ولش نمیکنه تا گریه میکنه میخواد شیر کمک...