پسمل خوشملم ایلیانپسمل خوشملم ایلیان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

نی نی خوشگل من، ایلیان

وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ * و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعالَمین

عکس های ایلیان

ببخشید چون همه ی عکس های ایلیان تو موبایله فقط همینارو تو کامپیوتر پیدا کردم. این مال شب کریسمسه تولد ایلیان     ...
19 دی 1393

خلاصه دوران 11 ماهگی ویک سالگی و 13 ماهگی ایلیان

سلام عزیزای من خیلی خیلی وقته که نتونستم بیام اینجا ولی در اینستاگرام همش عکس و فیلم های ایلیان رو میذارم و حتی چمد تا از مامان و نی نی های عزیزمون رو پیدا کردم. بله اغا ایلیان یک سالگیش هم پر کرد و 13 ماهگیش هم پر کردهو تولد ش رو هم گرفتیم. راستش نمیدونم از کجا و چیای ایلیان جون بنویسم چون خیلی وقته نیومدم و ماشالا در مدت کوتاهی خیلی چیزا یاد گرفت در 11 ماهگی راه رفتن رو که به خوبی یاد گرفت حرف هم کم و بیش میزنه. ماشالا شلوغ شده اونم چی........... اروم و قرار نداره ماشالا !! خیلیم قشنگ دل بری بلده همچینی ناز میکنه برات که نگو. خیلی مردمیه! با همه زودی جور میشه و در کل عاشق مهمونی و تو جمعه. متاسفانه از 11 ماهگیش تا 1 سال و چندی ...
14 دی 1393

11 ماه و 20 روز

سلام به همگی خیلی وقته اصلا به اینجا و به شما سر نزدم، راستش اصلا وقت نمیکنم یعنی خیلی وقته به کامپیوتر دست نزدم، چیزی بخام چک کنم از موبایل انجام میدم. ماشالا ایلیان هم که اصلا نمیذاره ادم دست به چیزی بزنه. راستش هفته ی بعد تولد ایلیانه. میخواییم براش تولد بزرگ بگیریم ولی کلا زیاد نیستیم 30 نفری بیشتر نیست. ولی کلا براش خیلی چیزا در نظر گرفتم. الانا من هفته ای چند روز رو سر کارم دیگه یا بابا مراقب ایلینه یا مامانم. از ایلیان اگه بخوام بگم چند وقت پیش سرما خورده بود و کلا هیچی به جز شیر نمیخورد دیگه بردیمش بیمارستان. بعد دو سه روزی خوب شد ولی دیگه اصلا با هزار بدبختی عذا میخوره، هزار تا ادا اتوار باید در بیاریم. از پیشرفتاش که وا...
3 آذر 1393

10 ماهگی گل پسرم

دارم تک تک عکس های کوچیکیت تا الانت رو نگاه میکنم. نمیدونم چرا گریم گرفته. هر روز داری بزرگ و بزرگ تر میشی بدون اینکه اصلا متوجه بشیم. فقط با دیدن عکسات بزرگ شدنت رو میبینیم. از الان ترس اون روزی رو دارم که به اندازه ای شدی که دیگه از کنارم میری، الان مادر خودم رو میفهمم که با رفتن تک تک بچه هاش هردفعه خون گریه میکرد. چه درد بزرگیه اون روز . هرچند هر بچه ای یه روزی باید بره سراغ زندگی خودش. ای کاش بزرگ نمیشدید و همین جوری کوچیک میموندید. هروقت که ماما میگی و میدویی وای میستی به پاهام و بغل میخوای و نگاهم به اون چشای مظلوم و شیطونت میوفته، از خدا میپرسم یعنی حسی قشنگ تر از این هم وجود داره؟ یعنی امکان داره این اخر دوست داشتن باشه؟ خدایا مم...
16 مهر 1393

عکس های ایلیانی

سلام عزیزای من این پست رو اختصاص میدم به عکس های ایلیان و تو پست بعدی ایشالا حرف میزنیم   اینجا هم که یه عکسش بیرون بودیم، یه دونشم خونه ی مادرمو اون لختیه هم که نپرسید!!! از باباش خواستیم لباس تن بچم کنه ،این تیپی اومدن بیرون ! اینجا هم عذا خوردنش رو میبینیدو و شیطونت بازیای ایشون اینجا هم داره شنا میکنه فداش شم اینم با دایی جونش، که عاشق همدیگن ! اینم که نیاز به توضیح نیست آماده ی بیرون رفتن. خیلی دَدَریه ! اینم تازه ترین عکسش، مال خود امروزه که رفتی بودیم کشتی تفریحی. پسملم کلی دلبرونی کرد و کلی دوست دختر گیر اوورد جبران این همه وقتی که عکس نذاشته بودم!  چ...
9 مهر 1393

ضایع شدن من

سلام دوستای خوب من و خاله های مهربون ایلیان مرسی از بابت کامنت های ناز و دلگرمتون. راستش رو بخوایید نشد که بشه اصلا خحالت میکشم تعریف کنم اون روزی که اینجا نوشتم بر اساس بی بی چک بود که مثبت نشون داده بود حالا چند روزی با خودم کل کل میکردم و اخرسر گفتم نگهش میدارم. خلاصه اینجا هم چون بری پیش ماما سونوگرافی اینا نمیکنه اصلا منم چون میخواستم ببینم دقیقا چند وقتشا رفتم پیش یک متخصص. هیچی دیگه رفتیم و ضایع شدیم، هرچی میگشت از جنین خبری نبود، میگفت تو حامله نیستی، منم اسرار که بابا بی بی چک نشون داده، من ماهیانم دیر شده، نشونه هاشو دارم، ولی نخیر انگاری جدی جدی از کوچولو خبری نبود به این نتیجه رسیدیم که بی بی چک غلط نشون داده اینقدر خحالت ...
1 مهر 1393

نمیدونم چیکار کنم

حالم خیلی گرفته و حوصله ی هیچی ندارم، تو این وضع باز ایلیان نخوردنش گرفته، اصلا حوصله ندارم باهاش جر و بحث کنم. حتی حال بازی کردنم باهاش ندارم. راستش من باز حاملم، یه هفته ای بیشتره شک کرده بودم ولی امروز مطمین شدم. تو این موقعیت اخه این چی بود. اعصابم خورده، نمیدونم چیکار کنم. شوهرم میگه بندازش، البته گفتنش برای اونا اسونه.... خداییش موندم تو دو راهی: اصلا موقعیت به دنیا اووردنش رو ندارم، ایلیان هنوز کوچیکه، خودم هنوز یه نفس راحت نکشیدم تازه من از اینده ی خودم مطمین نیستم نمیخوام فردا پس فردا در حق بچه هام ظلم شه. الان 2 ساله بیکارم تازه میخواستم کار کنم و درسامو ادامه بدم. ولی خیلیا میگن الان خوبه یه بچه بیاری با ایلیان بزرگ شه! نمید...
22 شهريور 1393

اخرش...

سلام مامانای مهربون با نی نی های ناناس خودم. مرسی از شما که هیچ وقت فراموشمون نمیکنید، اونایی هم که وقت نکردن بیان درکشون میکنم. بله! امروز مامانی اخرش یه موبایل خرید، اخیش! یه حس خیلی خوبی دارم، 2 ماهی میشه بی موبایلم، مهم این نبود نمیتونستم به جایی زنگ بزنم با بهم زنگ بزنند ها، از اینکه نمیتونستم از ایلیان عکس یا فیلم بگیرم عذابم میداد، تو اسباب کشی دوربینمون گم شد متاسفانه! حالا از این به بعد زود زود میام و از شیطونطی های اغا ایلیان عکس یا فیلم میذارم اینجا براتون. وای خیلی بلا شده، ماشالا! برای غذا دادن بهش هم وافعا خدا به من صبر ایوب داده! یه غذا خوردنش یک ساعت طول میکشه حالا براتون مدرکارو رو میکنم باور کنید چه بلایی سر من نمیاره...
20 شهريور 1393

9 ماهگی ایلیان

9 ماهگیت مبارک گل پسرم. دیروز عزیز دلم 9 ماهه شد ولی چون خونه نبودم نتونستم براش بنویسم. فردا هم قراره براش دندونی بگیریمو البته خیلی وقتع دندون دراورده ولی خوب اصلا وقت نشد براش دندونی بگیریم، دیگه گفتم هروقت دندونای بالاش اومد اونوقت ولی دیگه اصرار کردن فردا بگیریم. وای نانازممممم خیلی دوست دارم خیلی اصلا هیچ کس نمیتونه بفهمه چقدر. قربونت برم، از الان هم که اعصاب اصلا نداری، وای وای همچینی عصبی میشی و دندونات رو به هم میچسبونی و خودت رو سفت میکنی یه جیغم روش که بدن ادم میلرزه. اینقدر روزا بازی میکنی که دیگه 8 شب ولو میشی تو جات، صبح هم خودت پا میشی و میری اینور اونور بازی هروقت گشنگیت اوت میکنه دیگه میایی موهامو میکشی و از خواب بی...
14 شهريور 1393